حضانت: امروزه یکی از مسائل و دغدغه های مرتبط با دعاوی خانوادگی حضانت فرزندان است که دارای فرآیندهای قانونی بسیار زیادی است. برای آشنایی با قوانین و نحوه دریافت حضانت فرزند می توانید مطالب مرتبط با حضانت را در ادامه مطالعه کنید.

حضانت چیست؟

حضانت چیست؟

حضانت فرزند از جمله تکالیفی است که قانون برای نگهداری کودک برعهده والدین قرار داده است.

اما شاید در برخی خانواده ها وظیفه نگهداری و حضانت فرزند را یکی از والدین طبق توافق طرفین پذیرفته و انجام دهد.

در صورتی که این توافق بین والدین صورت نگیرد وظیفه حضانت فرزند تا سن 7 سالگی برذمه مادر است و پس از آن این وظیفه برگردن پدر خواهد بود.

به این صورت که فرزند دختر در سن بلوغ یعنی 7 تا 9 سالگی مدت 2 سال نزد پدر خواهد ماند و بعد از آن خود تصمیم می گیرد که ادامه زندگی را کنار پدر و یا مادر باشد.

در مورد فرزند پسر از سن 7 تا 15 سالگی وظیفه نگداری و حضانت وی برعهده پدر است و پس از آن خود شخص قادر است یکی از والدین را برای ادامه زندگی انتخاب کند.

حق یا تکلیف بودن حضانت

کسانی که می توانند حضانت را عهده دارد شوند

در ماده 12 قانون عبارت “اگر قرار باشد فرزندان نزد مادر یا شخص دیگری باشند” برداشت هایی به صورت زیر وجود دارد:

تصریح به واژه “مادر” آن هم قبل از عبارت “یا شخص دیگری بمانند” نشان دهنده این است که مادر از حق تقدم در حضانت برخوردار است.

عبارت “شخص دیگری” بر هر شخصی به جز اولیای قهری هم دلالت دارند. زیرا:

اولا، اصالت العموم مستلزم این موضوع است که تا زمانی که حکمی به استثنای فرد یا افرادی نشده، مفهوم عام برهمه اشخاص دلالت دارد.

تصریح به جنبه حقی و تکلیفی حضانت

ثانیا، اینکه پدر و پدربزرگ از زمره اولیای قهری هستند کم کسانی نیستند که از قلم قانونگذار جا بماند و ضمنا تعداد اولیای قهری زیاد نیست که ذکر شدن آن سبب سختی قانون گذار باشد.

آیین رسیدگی به دعوای حضانت

حوزه قضایی ذی صلاح در رسیدگی

صلاحیت دادگاه ها اکثرا با مقررات امری تعیین شود و در این مورد توافق اشخاص در آن نقشی ندارد؛ هرچند که قانون مدنی آن هم از راه مشخص کننده اقامتگاه قانونی، آن را در فرآیند ممکن کرده است.

در این خصوص هم البته امکان مشخص کردن اقامتگاه به صورت قراردادی است که در صلاحیت، نقش می یابد وگرنه در حقیقت همین نوع از تعیین صلاحیت نیز امری و غیرقابل تغییر می نماید.

زیرا مطابق آیین دادرسی دادگاه های حقوقی ایران، مبنای تعیین صلاحیت محاکم حسب مورد محل اقامت خوانده یا محل وقوع یا اجرای عقد یا تعهد یا محل وقوع مال غیرمنقول (زمانی که دعوای راجع به آن باشد) است.

زمانی که دعوای حضانت به صورت مستقل ارائه شود و با دعوایی که قبل تر اقامه شده باشد با ارتباط کامل نباشد، قواعد عمومی مربوط به صلاحیت دادگاه ها با آیین دادرسی حقوقی صلاحیت داشته باشد، رعایت شود.

از آنجاییکه دعوای حضانت، بیشتر از پیامدهای دعوای طلاق می باشد و دعوای حضانت در عمل با دعوای طلاق یکی است، در جایی که دعوای حضانت بعد از طراح دعوای طلاق یا هنگام آن صورت پذیرد، طبق آیین دادرسی در دادگاهی رسیدگی می شود و به اصل دعوای طلاق رسیدگی می کند.

دستور موقت پیرامون حضانت

طبق ماده 20 از این قانون هر کسی که در دادگاه خانواده از اصحاب دعوایی است که با دعوای حضانت مرتبط است.

حق دارد از همان دادگاه رسیدگی کننده به اصل دعوا، درخواست دستور موقت دایر بر تعیین تکلیف موقت مربوط به حضانت و هزینه نگهداری اطفال را بکند.

دادگاه باید سریع بدون ورود به ماهیت و اصل دعوا شود و نسبت به این درخواست اتخاذی تصمیم گیری کند و آن را در قالب دستور موقت برای اجرای فوری اجرا کند.

تصریح به جنبه حقی و تکلیفی حضانت

همه چیز در خصوص حضانت

حضانت بدین معناست که قانون سرپرستی و نگهداری فرزند را در زمان جدایی والدین بدین صورت در نظر می گیرد:

حضانت برای مادر، فرزند دختر یا پسر تا هفت سالگی به مادر تعلق می گیرد.

حضانت برای پدر، فرزند چه دختر باشد چه پسر بعد از سن بلوغ به او تعلق می گیرد.

موارد سلب حضانت

زمانی که مادر حضانت فرزند را برعهده دارد ازدواج کند، حق حضانت از وی سلب خواهد شد و به پدر منتقل خواهد شد، اما اگر پدر کودک فوت کرده باشد حضانت همچنان برعهده مادر است.

اگر هرکدام از والدین اعم از پدر یا مادر فوت کرده باشند حضانت به یکی از طرفین که زنده است منتقل می شود.

اگر فرد به مواد مخدر یا الکل اعتیاد زیان آور داشته باشد، مشهور به فحشاء، یا به بیماری روانی مبتلا باشد، تکرار ضرب و جرح از حد متعارف داشته باشد مسئله حضانت از وی سلب خواهد شد.

تکلیف حضانت در مقابل حق حضانت

نگاهی دیگر به حضانت موضوع تکلیف و الزام والدین حضانت است.

با توجه به ماده 54 قانون حمایت از خانواده مصوب سال 1391 هر زمانی که یکی از والدین که مسئول حضانت فرزند است از انجام تکالیف تعیین شده خودداری کند برای بار اول به پرداخت جزای نقدی درجه هشت و در صورت تکرار به حداکثر مجازات مشخص محکوم می شود.

آیین رسیدگی به دعوای حضانت

مجازات جلوگیری از ملاقات فرزند:

فردی که حضانت فرزند را برعهده دارد نمی تواند فرد دیگر (مادر یا پدر)را برای ملاقات با فرزند منع کند. زمانی که این عمل صورت گیرد، طرف مقابل قادر است از وی شکایت کند و در صورت تکرار و استمرار سبب سلب حضانت طرف اول خواهد شد.

طبق ماده 632 بخش تعزیرات مصوب سال 1375 قانون مجازات اسلامی، اگر شخصی با ملاقات فرزند باطرف دیگر که ممکن است مادر یا پدر فرزند باشد، جلوگیری کند قوانینی برای این اشخاص در نظر گرفته شده است؛ در حقیقت برای اشخاصی که حق طرف دیگری را در نظر نمی گیرند و مانع ملاقات وی با فرزند شود طبق قانون مجازاتی در پی خواهد داشت که این مجازات به صورت سه ماه تا 6 ماه حبس و یا حتی جزای نقدی است که شخص خاطی به آن محکوم خواهد شد.

مرجع صالح رسیدگی به دعوای حضانت

براساس صلاحیت قانونی حمایت از خانواده که در سال 1391 تصویب شد، دادگاه خانواده صالح ترین مرجع رسیدگی به این دعوای است .

به لحاظ صلاحیت محلی، براساس قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 دادگاه محل اقامت خوانده صالح به رسیدگی است.

به عنوان مثال اگر زن در تهران اقامت داشته باشد و مرد در شیراز اقامت داشته باشد و مرد قصد طرح دعوای حضانت داشته باشد، باید در دادگاه خانواده تهران اقدام به طرح دعوا کند.

دستور موقت ملاقات فرزند

رسیدگی به دعوای حضانت ممکن است در دادگاه طولانی شود و قانون به کسی که حق ملاقات دارد این اجازه را بدهد که از قاضی خانواده تقاضا کند که تا تعیین تکلیف نهایی در مورد حضانت، دستور موقت ملاقات فرزند را صادر کند.

برای صدور دستور موقت به اخذ تامین نیاز نیست و همینطور برای اجرای آن به اجازه رئیس حوزه قضایی نیست.

به همین دلیل طبق ماده 7 قانون حمایت از خانواده که در سال 1391 تصویب شده پیش از تصمیم نهایی در مورد حضانت فرزند بنا به درخواست یکی از والدین دادگه می تواند دستور موقت صادر کند.

حضانت فرزند قبل از طلاق

قبل از طلاق حضانت فرزند برذمه پدر و مادر است اما همانطور که قبلا گفتیم حضانت فرزندان چه دختر و چه پسر تا 7 سالگی با مادر و سپس با پدر است.

حضانت فرزند در طلاق توافقی

همان طور که از نام این نوع طلاق مشخص است کلیه مسائل بین زوجین قابل مذاکره است؛ بعبارتی طبق قانون حضانت فرزند چه دختر چه پسر تا سن هفت سالگی برعهده مادر و پس از آن یعنی بعد از سن بلوغ به مدت مشخص برگردن پدر است.

در خصوص طلاق توافقی طرفین می توانند در این خصوص مذاکره کرده و طبق خواسته خود فرزند را به یکی از طرفین بسپارند که این موضوع فقط توسط پدر و مادر فرزند قابل تصمیم گیری است.

بخشیدن مهریه در قبال حضانت فرزند

حضانت فرزند براساس ماده 1168 قانون مدنی هم حق است و هم تکلیف والدین است. به همین دلیل اگر زوجه (زن) قصد داشته باشد در مقابل انتقال حضانت از ناحیه زوج (مرد) مهر خود را ببخشد در این فرض نظرات حقوق دانان متفاوت است.

اما در فرآیند قضایی بخشیدن مهریه در مقابل طلاق در نظر گرفته می شود، نه حضانت که به آن طلاق خلعی می گویند، بعبارتی والدین قادر هستند نسبت به این موضوع که بعد از طلاق حضانت با کدامیک از آن ها باشد با هم توافق کنند و در فرآیند این مورد پذیرش است.

سلب حضانت (موا د حق حضانت)

ماده 1170 قانون مدنی: «زمانی که مادر در مدتی که حضانت طفل به او می باشد مبتلا به جنون شود یا به دیگری شوهر کند حق حضانت با پدر خواهد بود. »

جنون یا شوهر کردن مادر به صورت مجدد سبب سلب حضانت است.

ماده 1173 قانون مدنی: «زمانی که در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی و یا ترتیب اخلاقی فل در معرض خطر است، محکمه قادر به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضائی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.»

موارد زیر جزو مصادیق عدم مواظبت و یا نداشتن تعادل اخلاقی هر یک از والدین است:

  • اعتیاد زیان آور به الکل, مواد مخدر و قمار.
  • اشتهار به فساد اخلاق و فحشا
  • ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی.
  • سوء استفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشا, تکدی گری و قاچاق.
  • تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف.

ماده 45 قانون حمایت خانواده: «رعایت غبطه و مصلحت کودکان در کلیه تصمیمات دادگاه های و مقامات اجرائی الزامی است. »

ماده 3 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان «هرگونه خرید، فروش، بهره کشی و به کارگیری کودکان به منزله ارتکاب اعمال خلاف اعم از قاچاق، ممنوع و مرتکب، حسب مورد علاوه بر جبران خسارات وارد شده به 6 ماه سال زندان و یا به جزای نقدی از ده میلیون ریال تا بیست میلیون ریال محکوم می شود»

سن حضانت طفل

براساس قوانین جمهوری اسلامی ایران، بلوغ فرزندان عامل محدودیت سنی حضانت در نظر می گیرد.

به صورت کلی شرایط حضانت فرزند پیش از طلاق زوجین برعهده هر دوی آن ها است، مگر اینکه یکی از زوجین فوت کند و یا از قبول مسئولیت سرباز زند.

طبق قانون برای دختران 9 سالگی و برای پسران 15 سالگی به عنوان سن حضانت در نظر گرفته شده است.

در این مدت هیچ یک از والدین که حضانت فرزند به آن واگذار شده است، قادر نیست مسئولیت های خود را در قبال فرزند ترک کند.

ملاقات با طفل چیست؟

شخص برخوردار از حق حضانت قادر نیست مانع ملاقات اشخاص ذی حق مانند پدر، مادر، خواهر و برادر با طفل شود.

این ملاقات ها به سلامت روحی و روانی او کمک می کند به همین دلیل قانونگذار از این حق دفاع کرده است.

بدین شکل اگر شخصی که حضانت را بر عهده دارد اجازه ملاقات طفل را به فرد دیگر ندهد شخص قادر است به دادگاه مراجعه کند و درخواست ملاقات طفل را ارائه کند.

در این صورت دادگاه واد مرحله رسیدگی می شود و در صورت مصلحت، روز و ساعتی را که شخص درخواست کننده قادر است با کودک ملاقات کند تعیین می کند.

در برخی موارد ممکن است این ملاقات در حضور یک ناظر صورت گیرد.

مدارک لازم برای دریافت حضانت توسط وکیل

  • سند طلاق
  • اصل شناسنامه
  • کپی کارت ملی
  • در صورتیکه طلاق از نوع طلاق توافقی باشد، ارائه نسخه ای از توافقات زوجین الزامی است.
حضانت در حقوق ایران

حق یا تکلیف بودن حضانت

هیچوقت تعریف دقیقی از حق ندیده ایم، هر جایی که از حق صحبت شده در کنار آن تکلیف هم وجود دارد.

در اکثر نظام های حقوقی، قانون حضانت را به پدر، مادر و یا حتی هر دو شخص و یا شخص دیگری که دارای ویژگی های قانونی باشد می دهند.

شخص موردنظر قادر نیست در هرزمانی حضانت را به فرد دیگری بسپارد مگر با اجازه قانون.

در قانون حمایت خانواده مصوبه 1353 برای سرباززدن از حضانت کیفر مشخص می شود و نشانگر این است که در این قانون اعتقاد راسخ به تکلیفی بودن حضانت موجود است ولی چون لزوما اثبات یک چیز به معنی نفی چیز دیگری نیست، نمی توانیم با قاطعیت بگوییم در این قانون جنبه حق بودن حضانت رد شده است.

پس این چگونه تکلیفی است که بر سر آن دعوا می شود و دعوا یکی از ویژگی های طبیعی حق است.

در خصوص حضانت حق و تکلیف به هم متصلند؛ بعبارتی طبیعت اشخاصی که خواهان حضانت هستند، مشتاق به انجام وظیفه سرپرستی است و همین طبیعت در جایی که به خواسته تبدیل می شود فقط ابزار حمایت از خواسته فردی حق است.

زیرا این حق است که حدود خواسته هر فرد را با دیگر افراد تعیین می کند و این هم یکی از معانی حق است.

خوب است حضانت را تکلیف و حق بدانیم، بعبارتی کنار هم قرار گرفتن حق و تکلیف غیر ممکن نخواهد بود.

هر نظام موفق و حقوقی باید از این مسئله حمایت کند نه اینکه به حضانت صرف نظر از حقی و یا تکلیفی بودن آن بپردازد و این سبب شود که اگر جنبه حقی بودن حضانت برطرف شود به عنوان مثال حقوق شخصی که حضانت می شود ضایع شود و زمانی که جنبه تکلیفی بودن آن رعایت شود این وظیفه به شخصی که باید حضانت کند داده می شود و همین مورد سبب می شود شخصی که مورد حضانت قرار می گیرد آسیب ببیند و شخصی که حضانت می کند در معذوریت تحمیل و اجبار ناخواسته قرار بگیرد.

حضانت در حقوق ایران

در قانون حمایت خانواده سال 1392چه اشخاصی می توانند عهده دار حضانت شوند؟

قانون گذار در سال 1392 در خصوص اشخاصی که قادر هستند عهده دار حضانت شوند زیر نظر قانونگذار در سال 1353 به صورت یکسان هستند.

قانون گذار طبق قانون حمایت خانواده که در سال 1353 تصویب شد، اشخاصی که قادر هستند وظیفه حضانت را بپذیرند، پرداخت و قانونگذار در ماده 7 از قانون حمایت خانواد این چنین می گوید:

موارد استفاده شده از ماده 7 این قانون عبارت است از:

«مادهٔ ۶: مادر یا هر شخصی که حضانت طفل یا نگهداری شخص محجور را به اقتضاء ضرورت برعهده دارد، حق اقامه دعوی برای مطالبه نفقه طفل یا محجور را نیز دارد. در این صورت، دادگاه باید در ابتدا ادعای ضرورت را بررسی کند.»

از عبارت “مادر یا هر شخصی” موارد زیر بدست می آید:

تصریح به واژه مادر و بعد استفاده از حرف “یا” نشان دهنده این است که مادر دارای حق تقدم در حضانت است.

عبارت “هر شخصی” بر هر کسی به جز اولیای قهری نیز مربوط است زیر:

اولا، اصالت العموم مستلزم این است که تا زمانی که حکمی به استثنای فرد یا افرادی نشد مفهوم عام بر همه افراد دلالت می کند.

ثانیا، پدر و پدربزرگ جزو اولیایی قهری هستند کم اشخاصی نیستند که از قلم قانونگذار جا بیفتند، ضمنا تعداد اولیای قهری محدود است و شمارش شدن آن سبب سختی قانونگذار نخواهد شد.

از عبارت “حضانت طفل یا نگهداری شخص محجور” چنین به دست می آید که در قانون حمایت خانواده 1392 تفاوت بارز و دوری ناپذیر حضانت با سرپرستی با استفاده از عبارت “و یا” به رسمیت شناخته شده و حضانت ویژه کودکان است.

عبارت “و” به معنی آن است که گوینده می خواهد یکی چیزی را بگوید که از حیث حکم و منزلت در جمله با چیزی که قبل تر از واژه “و” گفته برابر است.

واژه “یا” در جایی استفاده شده که گوینده بخواهد تفاوت آنچه قبل از “یا” گفته و آنچه که بعد از آن را می گوید را بیان کند.

برپایه آنچه آمد، نگهداری و سرپرستی از محجورین متشکل از نگهداری اطفال است.

زیر براساس قانون مدنی اصطلاح محجور عبارت زیر را تشکیل می دهد:

صغار یا همان کودکان یا اطفال به اشخاصی غیر رشید، مجانین و یا کسانی که دارای اختلالات روانی موثر در اراده هستند می باشد.

تصریح به جنبه حقی و تکلیفی حضانت

جنبه حقی

قوانین و مقررات گذشته تا جایی که میشد بر این بود که حضانت را صرفا یک حق و یا یک تکلیف در نظر می گرفت.

قانون حمایت خانواه 1391 همین که با سکوت خود و لازم دانستن اتباع قواعد عمومی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، رسیدگی به امر حضانت در دادگاه را نیازمند به دادن دادخواست کرده، و به این معنی است که حضانت را یک حق می داند.

قانون حمایت خانواده 1353

قبلا قانون حمایت خانواده مصوب 1346 خورشیدی لازم الاجرا بود که به سبب ماده 27 از قانون حمایت خانواده مصوب 1353 خورشیدی نسخ شد.

قانون حمایت خانواده مصوب سال 1353 در قسمت هایی به قوت خود باقی است.

در قانون حمایت خانواده مصوب سال 1392 که لازم الاجرا است فقط مقررات مغایر با قانون سال 1392 نسخ شده است.

مواردی که در قانون سال 1392 ساکت مانده اند ناگزیر یا مشمول قانون حمایت خانواده 1353 است.

یکی از این موارد مقررات پیرامون داشتن چند همسر است.

رجحان تکلیف بودن حضانت بر حق بودن آن

کسی که به جهت بهره مندی و صرف نظر از حق خود کیفی نشود، هر دارنده حقی قادر است به هر روشی که خواست از آن استفاده کند و یا آن را به شخص دیگری منتقل کند و یا اینکه از آن حق بگذرد.

در ماده 14 قانون حمایت خانواده مصوب 1353 خورشیدی خودداری از انجام تکالیف مربوط به حضانت جرم محسوب می شود.

این امر مانع آن نیست که حضانت طبق این قانون حق محسوب نمی شود.

زیرا درخواست تحمیل تکلیف شخصی از دادگاه غیرعقلایی است و هر کس که قادر باشد تکلیف خود را از دادگاه درخواست کند در حقیقت الزام خویشتن را از دادگاه تقاضا کرده و این کار منطقی نیست.

زیر اگر کسی که بخواهد الزام خویشتن در انجام وظایف شخصی خود را از دادگاه بخواهد پیشتر می تواند به وجدان خود مراجعه کرده و آن را بدون دخالت دادگاه انجام دهد.

همین که درخواست اعطای حضانت از دادگاه خانواده ممکن است نشان دهنده این است که حضانت یک حق نیز بشمار می رود.

غیرعلنی بودن رسیدگی به دعوای حضانت

علنی شدن رسیدگی در دادگاه به صورت ضمانت اجرایی شدن عدالت در رسیدگی پرونده است.

زمانی که روزنامه ها نماینده ایی داشته و یا کسانی که در دادگاه حاضر باشند، اگر دادرسان از عدالت بیرون برود اشخاص بیشتری گواه بی عدالتی ایشان خواهند بود و دادرسان برای حفط حیثیت و اعتبار خویش هم شده است.این عموم و حاضرین را لحاظ می کند.

در این بین نباید این موضوع از چشم دور باشد و یا اصل علنی بودن رسیدگی به دعاوی نباید سبب افشای اسرار خصوصی مردم باشد و حیثیت خانوادگی مردم دستخوش تباهی مراعات این اصل می شود.

به همین دلیل قانونگذار سال 1353 در قانون حمایت خانواده پس از تصویب ماده ایی دعاوی خانوادگی را پس از افزودن قید بدون حضور تماشاچی غیرعلنی نشان می دهد.

در لایحه پیشنهادی حمایت خانواده در تاریخ 1/5/1386

اشخاصی که می توانند عهده دار حضانت شوند.

در سال 1386 نظر دولت پیرامون اشخاصی که قادر به عهده دار حضانت شوند با نظر قانونگذار سال 1353 یکسان است.

قانونگذار در قانون حمایت خانواده مصوب 1353 پس از تصویب ماده 12 به شمارش اشخاصی که قادر به عهده دار بدون حضانت باشند، پرداخت و دولت هم در ماده 7 از لایحه پیشنهادی حمایت خانواد چنین کرد.

موارد مستفاده از ماده 7 این لایحه در زیر با ذکر ماده زیر است:

«مادهٔ ۷: مادر یا هر شخصی که حضانت طفل یا نگهداری شخص محجور را ضرورتاً بر عهده‌دارد، هر چند که قیمومت را عهده‌دار نباشد، حق اقامه دعاوی مطالبهٔ نفقه برای محجور را خواهد داشت.»

از عبارت “مادر یا هر شخصی” موارد زیر، به دست می آید:

تصریح به واژه مادر و بعد به کار گرفتن حرف “یا” بیانگر این است که مادر دارای خق تقدم در حضانت است.

عبارت “هر شخصی” بر هر کسی به جز اولیای قهری هم دلالت دارد چون:

ابتدا، اصالت العموم نیاز به زمانی است که حکمی به استثنای فرد یا افرادی نشده مفهوم عام بر همه افراد دلالت دارد.

ثانیا، این که پدر و پدربزرگ که از زمره اولیای قهری است، کم کسانی نیست که از قلم قانونگذار جابمانند.

ضمنا تعداد اولیای قهری کم است و شمارش آن سبب سختی قانونگذار نخواهد شد.

از عبارت “حضانت طفل یا نگهداری شخص محجور” بدین صورت بدست می آید که در لایحه پیشنهادی دولت تفاوت بسیار زیاد و دورناپذیر حضانت با سرپرستی با قید عبارت “و یا” به رسمیت شناخته شده و حضات ویژه کودکان است.

عبارت “و” به این معنی آن است که گوینده قصد دارد یک چیزی را بگوید که از حیص حکم و منزلت در جمله برابر با چیزی است که قبل از واژه “و” گفته است.

واژه “یا” نیز در جایی استفاده شده است که گوینده قصد داشته باشد تفاوت میان آنچه قبل از “یا” گفته و آنچه بعد از آن می گوید بیان کند.

بنا بر آنچه آمد، نگهداری و سرپرستی از محجورین عبارت است از نگهداری اطفال است .

مطابق قانون مدنی اصطلاخ محجور متشکل از اشخاص زیر است:

صغار یا همان کودکان یا اطفال، اشخاص غیر رشید، مجانین و یا حتی کسانی که از اختلالات روانی برخوردارند .

تصریح به جنبه حقی و تکلیفی حضانت

جنبه حقی

قوانین و مقررات قبل نیز تا جایی که امکان دارد که حضانت را صرفا یک حق با یک تکلیف قلمداد کند.

لایحه پیشنهادی حمایت خانواده 1386 دولن همین که با سکونت خود و لازم الاتباع دانستن قواعد عمومی آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، رسیدگی به امر حضانت در دادگاه، به دادخواست دادن نیاز دارند.

به این معنی است که حضانت را یک جق محسوب می شود.

در ماده 32 لایحه یاد شده قرینه قوی بر حق قلمداد شدن حضانت وجود دارد.

قسمتی از این ماده در زیر با ذکر توضیحاتی می آید که عبارت است از:

«دادگاه ضمن صدور حکم طلاق یا گواهی عدم امکان سازش با توجه به شروط ضمن عقد و مطالب مندرج در اسناد ازدواج تکلیف جهیزیه، مهریه، نفقهٔ زوجه، اولاد و حمل و ترتیب حضانت و نگهداری اطفال و هزینهٔ آن و نحوهٔ پرداخت را مشخص می‌کند.»

یکی از اشتباهات دولت یا قانونگذار این است که امر حضانت را پیامد انحضاری طلاق می دانند.

البته زمانی که قانونگذار را هوشمند و عاقل بدانید، اینچنین مستفاده خواهد بود که منظور او از ذکر عبارت گواهی عدم امکان سازش تنها آن گواهی نیست که به منظور تکوین جریان طلاق صادر می شود، بلکه گواهی عدم امکان هرگونه سازشی هم وجود دارد.

حتس در این صورت عوامل دیگری را می توانید تصور کنید که رسیدگی به امر حضانت را در پی دارد.

برای مثال اگر پدر یک فرزند به تبعید محکوم شود و مادر نتواند و یا حتی نخواهد که با پدر آن فرزند به محل تبعید برود، از طرفی هم مایل نباشد که زندگی خود را به طلاق بفرجاماند لازم است که مساله حضانت مجال طرح پیدا کند.

عبارت “با توجه به شروط ضمن عقد و مطالب مندرج در اسناد ازدواج” در این ماده حاکی از آن است که دادگاه بر اساس توافقات بین اصحاب دعوای نسبت به امر حضانت اتخاذ تصمیم گیری می کنند.

زیرا مورد دیگری به جز توافق در شروط ضمن عقد درج نمی شود. از طرفی اصل، تسری قید به کلیه جمله است مگر این که قرینه ایی باشد.

به همین دیل عبارت “با توجه” به تمامی عبارات بعد از خود اثر می گذارد که حضانت نیز آن جمله است.

وجه تسمیه حضانت

حضانت از جمله واژه های عربی است و مصدر ثلاثی مجرد است و دارای ریشه «حضن»است.

مردمان عرب، زمانی از این واژه استفاده می کردند که می خواستند برای نمونه حالت مرغی را بیان کنند که جوجه های ضعیفی دارد و برای صیانت از پرندگان شکارچی و موجودات مزاحم و همچنین خوراک دادن به آن ها زیر پر خود می گیرد.

هر شخصی بخواهد به این جوجه ها دست درازی کند، مرغ به او نوک می زند و به صورت خلاصه هر کاری که مرغ بخواهد از بن جان برای سرپرستی جوجه ها انجام می دهد.

مردمان عرب ممکن است از این واژه حتی زمانی استفاده کرده باشند که مرغ یا به صورت کلی هر پرنده ایی، تخم هایش را زیر پر خود نگهدار تا جوجه ها به عمل آیند.

واژه حضانت در فرهنگ لغت دهخدا: «حِ نَ] (ع مص) حضن. در کنار گرفتن کودک را. پرورش دادن کودک را. پروردن بچه را. پروریدن طفل را. در کنار گرفتن کودک را و پرورش دادن او را. در بغل گرفتن صبی را. بچه پروردن. || دایگی کردن. (دهار) (مهذب الاسماء) (تاج المصادر بیهقی). دایگی. تربیة الولد. (تعریفات جرجانی). پرستاری؛ و صاحب کشاف الفنون گوید: بکسر حاء حطی و ضاد معجمه، در لغت مصدر حضن الصبی است، یعنی کودک را پرورید، چنان‌که در قاموس گفته و در شرع، پرورش دادن مادر یادایه یا غیر آنهاست کودک یا دوشیزه‌ای را که کودک باشد. کذا فی جامع الرموز. دایگی کردن و بچهٔ غیری را شیر دادن. (از لطائف و کنز و منتخب، بنقل غیاث). دایگی و محافظت در تربیت و حفاظت. حضانت طفل (پسر یا دختر) در مدت دو سال شیرخوارگی با مادر است، در صورتی که با همان شرایط که دیگران حاضر به نگهداری از طفل هستند او هم قانع باشد؛ و بعد از این تا سن هفت سالگی نیز حضانت مادر باقی است اگر طفل دختر باشد. در صورت مرگ پدر تا سن بلوغ طفل، حق حضانت مادر باقی خواهد ماند اعم از این که طفل، دختر باشد یا پسر: این حضانت دید با صد رابطه که بپروردم ورا بی واسطه. مولوی. || زیر بال گرفتن مرغ بیضه و جوجه را. || دور کردن کسی را از کار. واداشتن کسی را از حاجت وی. (تاج المصادر بیهقی). دور کردن کسی را از کاری. بازداشتن. (دهار).»

استفاده کردن از این واژه از راه های مشابه، دایره به کارگیری این واژه را ایجاد کرد که به معنی سرپرستی از هر بچه حیوانی به وسیله مادر است.

بعدها این معنا وسیع تر شد و به سرپرستی از فرزندان کم سن و سال انسان هم به وسیله مادر و پدر و یا هر شخص دیگر مربوط شد.

در فرهنگ واژگان حقوقی هم این معانی بر واژه حضانت باز شد؛ در فرهنگ واژگان حقوقی لنگرودی در تعریف حضانت اینچنین آمده است:

«حضانت کلمه‌ای عربی و در لغت به معنای پروردن است و در اصطلاح عبارت است از نگهداری مادی و معنوی طفل توسط کسانی که قانون مقرر داشته‌است.»

دلیل نامگذاری و یا وجهتسمیه حضانت برای پروراندن و امر نگهداری طفل به این صورت است: در لغت عربی از زیربغل تا تهیگاه یا سینه و فاصله دو بازو را «الحضن» می گویند.

مادر طفل را بین دو بازو سینه خود قرار می دهد و گفته می شود که از او حضانت کرده است.

Rate this post

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *